
|
|
اکنون که در ماه آذر قرار داریم وطبق روال هر ساله هفته پژوهش نیز در این ماه برگزار می گردد، مناسب است تا در استقبال این ایام درگذری هرچند مجمل و مختصر در خصوص " نقش پژوهش در آینده تولید و استحصال نفت" مطالبی را بیان نمائیم.
كشور جمهوری اسلامی ايران با داشتن 5/137 ميليارد بشكه نفت خام پس از عربستان سعودي با 2/264 ميليارد بشكه بعنوان دومين دارنده ذخاير اثبات شده نفت در سطح جهان مطرح ميباشد.
درآمد فروش نفت مهمترين منبع درآمدي كشور است و كاهش درآمدهاي ارزي ناشي از كاهش توليد نفت ميتواند پايههاي اقتصاد و حتي امنيت كشور را به شدت متزلزل نمايد.
طبق گزارشات موجود اكثر مخازن نفتي كشور در نيمه دوم عمر خود قرار داشته و با افت فشار و در نتيجه كاهش توليد مواجهاند. گر چه با بكارگيري روشهاي متنوع ازدياد برداشت اعم از تزريق گاز، آب، روشهاي ميكروبيولوژي و غيره تا حدودي ميتوان اين افت توليد را جبران كرد، اما برآيند كلي نشاندهنده آهنگ رو به افول توان توليد نفت خام در كشور است.
بررسيهاي انجام شده به روشنی حکایت از آن داردکه، متوسط سرعت كاهش توليد طبيعي نفت در مخازن مناطق خشكي كشور، معادل 9 الي 11 درصد در سال است. بنابراين اگر در كشور ميادين نقتي جديدي كشف نگردد، همه ساله شاهد كاهش روند توليد نفت و نيز افت قيمت و نهايتا تهديد كاهش درآمد ارزي كشور در كشور خواهيم بود.
آنچه مسلم است انجام مطالعات تطبیقی و بررسی وضعیت کشورهای دیگر بخصوص کشورهائی که در زمینه تولید واستحصال نفت وضعیت مشابهی با کشور ما دارند و بهره گیری مناسب ازلگوها ،تمهیدات وبرنامه ریزیهای موفق آنان خواهد توانست تا حدود زیادی نگرشهای برنامه ریزی و گرایشات اجرائی و عملیاتی ما را ساماندهی نموده و کشور رادر عبور کم آسیب از این بحرانها از توفیقات نسبی برخودار سازد.
بر اساس بررسیهای انجام گرفته کشور نروژ از جمله کشورهائی است که همانند ايران بخش قابل توجهي از منابع خود را استحصال نموده و طبق گزارشات سال 2001 حدود 40 درصد منابع نفت خام خود را استحصال نموده و كمكم به سمت شيب نزول توليد نزديك ميشود. نروژيها دريافتند كه حتي با توسعه موفق صنعت گاز و انرژيهاي تجديدپذير نيز تنها بخشي از سرمايه از دست رفته خود را باز ميگردانند. از اين رو بر آن شدند تا با تمركز بر تحقيق و توسعه و پژوهش نه تنها بازده زماني اين كاهش توليد و زوال منابع را افزايش دهند بلكه ارزآوري و كسب سود خود را از توليد و صادرات مواد خام به سمت توليد و صادرات تكنولوژي سوق دهند.
از اين رو دولت نروژ اقدام به تدوين استراتژي توليد تكنولوژي براي قرن 21 نموده و آن را OC21 نام نهاد.
مطابق اين برنامه در بيست سال آينده عمده درآمد صنعت نفت و گاز نروژ (بيش از 80 ميليارد دلار ) از طريق فعاليتهاي صنعتي و فروش تكنولوژي حاصل ميشود. اين برنامه كه بمدت دو سال و توسط جمع كثيري از محققان و انديشمندان نروژي تدوين شده نروژ را در هشت حوزه نفتي به قطب برتر فناوري جهاني تبديل خواهد نمود.
لذا كشور ما نيز چنانچه خواهان توسعه صحيح نفت و گاز، كسب حداكثر ارزشافزوده تبديل مزيت نسبي در منابع انرژي به مزيت رقابتي (توانمندي تكنولوژيكي) است، تنها با تدوين برنامههاي صحيح تحقيق و توسعه و پژوهش در زمينه نفت، گاز و پتروشيمي به اين مهم دست يافته و ميتواند تهديدات حاصله از بابت كاهش منابع اوليه انرژي در سالهاي آتي را به فرصتهايي براي توسعه مبدل سازد.
منابع:
http://naft.tan.ir
:: موضوعات مرتبط: مقالات و آثار مکتوب

ن : محمدعلی مقیسه

