گلبرگی از افکار و نوشته های محمدعلی مقیسه

یکشنبه ۴ مهر ۱۴۰۰
ن : محمدعلی مقیسه

برخی از رویکردها و «تئوری / نظریه»های مطرح‌شده توسط محمدعلی مقیسه

🏆💥 تئوری «خلبان و قهوه سرد مسافر» پروفسور محمدعلی مقیسه

**خلاصه یک‌صفحه‌ای تئوری «خلبان و قهوه سرد مسافر»

اثر پروفسور محمدعلی مقیسه**

تئوری «خلبان و قهوهٔ سرد مسافر» استعاره‌ای دقیق و علمی از رفتارهای مدیریتی مشاهده‌شده در سازمان‌هایی است که مدیران ارشد به‌جای تمرکز بر هدایت کلان، انرژی و وقت خود را صرف امور خرد، کم‌اهمیت و مزاحم می‌کنند. در این نظریه، مدیر ارشد مانند خلبانی است که باید کنترل پرواز و ایمنی کل سیستم را بر عهده داشته باشد، اما توجه او به یک «قهوه سرد» در دست مسافر منحرف شده و از مأموریت اصلی بازمی‌ماند.

این الگو زمانی شکل می‌گیرد که مدیران دچار وسواس مدیریتی، عدم اعتماد به کارکنان، نیاز مفرط به کنترل، و توهم بهبود امور از طریق دخالت مستقیم در جزئیات می‌شوند. نتیجه، شکل‌گیری فضایی آمرانه و بدون اختیار برای کارکنان است؛ جایی که کارمندان تبدیل به «مسافری بی‌اختیار» شده و کرامت و آزادی عمل آنها تحت فشار تصمیم‌های لحظه‌ای و جزئی مدیران از بین می‌رود.

در چنین ساختاری، مدیر ارشد از نقش واقعی خود—which is strategic leadership—فاصله گرفته و به جای هدایت سازمان، درگیر دستور دادن درباره امور جزیی، کم‌ارزش یا حتی نامرتبط می‌شود. این رفتارها باعث کاهش بهره‌وری، سردی روابط انسانی، افت اعتماد، افزایش تنش و کاهش کیفیت خدمات یا محصولات سازمان می‌گردد.

تئوری مقیسه بیان می‌کند که سازمان سالم نیازمند مرزبندی روشن میان نقش خلبان (مدیر ارشد) و وظایف مسافران و خدمه (کارکنان و مدیران میانی) است. تمرکز باید بر:

  • تفویض اختیار واقعی،
  • اعتماد سازمانی،
  • رهبری کلان‌نگر،
  • مدیریت مبتنی بر کرامت انسانی،
  • و آزادی عمل مسئولانه برای کارکنان باشد.

این نظریه هشدار می‌دهد که تمرکز وسواس‌گونه مدیران بر «قهوه سرد» نه‌تنها مسئله‌ای واقعی را حل نمی‌کند، بلکه پرواز سازمان را دچار ناپایداری و آسیب جدی می‌سازد. راه برون‌رفت آن است که مدیران، از دخالت‌های خرد دست برداشته و به نقش واقعی خود یعنی هدایت، راهبری و ارتقای بلوغ سازمانی بازگردند.

**********

🏆💥 تئوری لذت خرید – محمدعلی مقیسه)

Consumer Pleasure Beyond Satisfaction**,Mohammad Ali Moghiseh

چکیده (Abstract):
تئوری لذت خرید – محمدعلی مقیسه، به‌عنوان دیدگاه جدیدی در رفتار مصرف‌کننده – بیان می‌کند که خریدار پس از انتخاب و خرید کالا یا خدمت، علاوه بر رضایت، یک احساس خوش، شیرین، مطلوب و ارتقاءدهنده را تجربه می‌کند. این احساس، نتیجه درک فرد از تأثیر مثبت خرید بر زندگی خود و دیگران و ارتقاء فرهنگی و اجتماعی است.
این نظریه نشان می‌دهد که لذت خرید به ایجاد عادت خرید، تکرار خرید، وفاداری عمیق به برند، و ظهور مشتری به‌عنوان سفیر برند منجر می‌شود.
مدل مدیریتی پیشنهادی این مقاله، چرخه «لذت خرید» را به‌عنوان ابزار افزایش فروش، وفاداری هیجانی و برندآفرینی تبیین می‌کند.

**********

🏆💥 تئوری «ترفند تیمچه‌ای محمدعلی مقیسه»

(Moghiseh Teamcheh Trick Theory)

🔷 تعریف «ترفند تیمچه‌ای مقیسه»
یک الگوی سرمایه‌گذاری مشترک و فروش مشارکتی است که در آن ۳ تا ۵ فروشنده مستقر در یک پاساژ یا مجتمع تجاری، برای واردات یک کالا (عموماً کالاهای وارداتی سرمایه‌ای یا پُرگردش) به صورت مشترک سرمایه‌گذاری می‌کنند و سپس با چیدمان هماهنگ، نمایش هم‌زمان و تحریک تقاضای جمعی باعث افزایش فروش همه می‌شوند.

**********

🏆💥گذری بر « تئوری قوانین جرم‌زای محمدعلی مقیسه؛ تحلیل اثرات قانون‌گذاری بر تولید رفتار مجرمانه»

. چکیده

تئوری «قوانین جرم‌زا» که توسط محمدعلی مقیسه مطرح شده است، ادعا می‌کند که برخی قوانین نه تنها جرم را کاهش نمی‌دهند، بلکه به دلیل طراحی، نگارش، اجرای ناکارآمد یا مغایرت با واقعیت‌های اجتماعی، موجب افزایش رفتارهای مجرمانه می‌شوند.

هدف این پژوهش، تحلیل مفهومی، تبیین علمی و آزمون تطبیقی این تئوری است. این مطالعه با تحلیل نمونه‌هایی از قوانین مختلف و اثر آنها بر نرخ جرم در چند نظام حقوقی، تلاش می‌کند چارچوب نظری و مدل ارزیابی «جرم‌زایی قانون» را ارائه دهد.

. بیان مسئله

بسیاری از سیاست‌های کیفری با فرض «بازدارندگی» قانون تدوین می‌شوند؛ اما در عمل، مواردی وجود دارد که قانون خود تبدیل به عامل جرم‌زا می‌شود.

تئوری محمدعلی مقیسه این گزاره را به‌طور علمی مطرح می‌کند که:

  • قانون بد، ابهام‌دار، تبعیض‌آمیز یا غیرقابل اجرا
  • می‌تواند جرم تولید کند
  • و رفتارهای مجرمانه را تشدید، گسترش یا پیچیده‌تر کند

مسئله اصلی این پژوهش: چگونه می‌توان بر اساس تئوری قوانین جرم‌زای محمدعلی مقیسه، قوانین را ارزیابی، طبقه‌بندی و از نظر میزان جرم‌زایی تحلیل کرد؟

**********

🏆💥«جهل عمیق پنهان در عصر رسانه‌ها و هوش مصنوعی» برگرفته از تئوری محمدعلی مقیسه

۱. مقدمه

در عصر حاضر، انسان‌ها در معرض حجم عظیمی از اطلاعات قرار دارند؛ رسانه‌ها، شبکه‌های اجتماعی، موتورهای جستجو و سامانه‌های هوش مصنوعی به شکل بی‌سابقه‌ای دسترسی به دانش و محتوا را فراهم کرده‌اند. با این حال، افزایش دسترسی به اطلاعات لزوماً با افزایش عمق دانایی همسو نیست. نظریه محمدعلی مقیسه با عنوان «جهل عمیق پنهان» به این وضعیت اشاره دارد: وضعیتی که در آن فرد، باوجود داشتن اطلاعات یا سواد ظاهری، از درک واقعی و عمیق مسائل عاجز است و شناخت ناقص یا توهم دانایی بر تصمیمات او سایه می‌افکند.

۲. مسئله تحقیق

چالش اصلی این تحقیق، شناخت ابعاد جهل عمیق پنهان در انسان‌ها در عصر رسانه‌ها و هوش مصنوعی است، به ویژه با توجه به محدودیت عمر و کمبود فرصت‌های مفید و اثرگذار. پرسش اصلی این است:
چگونه ویژگی‌های عصر دیجیتال و رفتار مصرف اطلاعات، موجب شکل‌گیری جهل عمیق پنهان در انسان‌ها می‌شود؟

۳. دلایل و مؤلفه‌های جهل عمیق پنهان (بر اساس تئوری محمدعلی مقیسه)

  1. جذابیت کاذب اطلاعات: محتواهایی که صرفاً جذاب هستند اما فاقد عمق و صحت علمی‌اند، ذهن را مشغول کرده و توجه را از یادگیری واقعی منحرف می‌کنند.
  2. تنوع موضوعی و شکلی: سیل اطلاعات متنوع و پراکنده موجب پراکندگی توجه و فقدان تمرکز بر موضوعات بنیادین می‌شود.
  3. تکثر شکلی و موضوعی: وجود انواع فرمت‌های اطلاعات (ویدئو، پست کوتاه، مقاله کوتاه، گرافیک) باعث می‌شود یادگیری سطحی شود و افراد در سطح ظاهر باقی بمانند.
  4. دانش سطحی و منابع ضعیف یا غیرموثق: استفاده از منابع نامعتبر یا ناقص باعث توهم دانایی می‌شود.
  5. خودفریبی و توهم دانایی: فرد گمان می‌کند که می‌داند، در حالی که درک واقعی ندارد.
  6. سکون و جمود فکری: فرد در چارچوب اطلاعات موجود باقی می‌ماند و تلاش برای تعمیق دانش نمی‌کند.
  7. احساس عدم نیاز به تلاش برای یادگیری جدید: فناوری و هوش مصنوعی دسترسی سریع به اطلاعات را فراهم کرده، اما این سرعت جای تفکر و تحلیل عمیق را نمی‌گیرد.

**********

🏆💥 تحلیل تیوری" رسانه مولد و رسانه مقلد" محمدعلی مقیسه با تمرکز بر سه رویکرد رسانه مقلد در رسانه‌های اجتماعی ایران

نویسنده: [محمدعلی مقیسه]

چکیده

رسانه‌ها نقش کلیدی در شکل‌دهی افکار عمومی، فرهنگ و اعتماد اجتماعی دارند. نظریه محمدعلی مقیسه رسانه‌ها را به دو دسته «مولد» و «مقلد» تقسیم می‌کند. رسانه مولد خلاق، اثرگذار و آگاهی‌بخش است، در حالی که رسانه مقلد صرفاً محتوای دیگر رسانه‌ها را بازتولید می‌کند و اثرگذاری واقعی ندارد. پژوهش حاضر با رویکرد کاربردی و تحلیلی، سه رویکرد رسانه مقلد شامل عامه‌پسند، درآمدزایی به هر قیمت و رانت/بی‌هویتی را در رسانه‌های اجتماعی ایران بررسی می‌کند. نتایج تحلیل محتوا، مصاحبه با کارشناسان و پرسشنامه کاربران نشان می‌دهد رسانه‌های مقلد به طور قابل توجهی بر کاهش اعتماد اجتماعی، اتلاف سرمایه اقتصادی و کاهش اثرگذاری اجتماعی مؤثر هستند، در حالی که رسانه‌های مولد موجب ارتقای آگاهی، تعامل اجتماعی و اعتماد عمومی می‌شوند. پژوهش مدلی کاربردی برای شناسایی رسانه مولد و مقلد ارائه می‌دهد که برای مدیران رسانه و پژوهشگران مفید است.

کلمات کلیدی: رسانه مولد، رسانه مقلد، رسانه اجتماعی، تحلیل محتوا، اعتماد اجتماعی

1. مقدمه

رسانه‌ها به عنوان ابزار اطلاع‌رسانی و فرهنگ‌سازی، نقش بی‌بدیلی در شکل‌دهی افکار عمومی و ساختار اجتماعی دارند. محمدعلی مقیسه، نظریه‌ای ارائه داده است که رسانه‌ها را به دو دسته اصلی تقسیم می‌کند:

  1. رسانه مولد: تولیدکننده محتوای نو، خلاق و اثرگذار بر آگاهی عمومی و رفتار اجتماعی
  2. رسانه مقلد: بازتولیدکننده محتوا و کم‌اثر در تحولات اجتماعی

رسانه مقلد از نظر مقیسه دارای سه رویکرد مشخص است:

  1. رویکرد عامه‌پسند: تمرکز بر تیراژ و جذابیت سطحی بدون اثرگذاری اجتماعی
  2. رویکرد درآمدزایی: سودجویی به هر قیمت و دوری از رسالت اخلاقی رسانه‌ای
  3. رویکرد رانت/بی‌هویتی: خدمت به گروه‌های سیاسی یا اقتصادی با روش‌های غیراخلاقی و اتلاف سرمایه اقتصادی، اجتماعی و کاهش اعتماد عمومی

با گسترش رسانه‌های دیجیتال، تشخیص و تحلیل این رویکردها اهمیت زیادی دارد.

**********

🏆💥پیش درآمدی بر تئوری «دروغ‌درمانی» محمدعلی مقیسه و کاربرد آن در مدیریت رسانه و هدایت افکار عمومی

دروغ و کنترل اطلاعات ابزار مهمی در سیاست، رسانه و جامعه مدرن است. محمدعلی مقیسه با ارائه تئوری دروغ‌درمانی نشان می‌دهد که چگونه اصحاب قدرت و ثروت با استفاده از روش‌های پیچیده، متنوع و هدفمند، و ایجاد تناقضات عمدی در رویدادهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، می‌توانند رسانه‌ها و افکار عمومی را فریب دهند یا گمراه کنند.

این تئوری بیان می‌کند که از نظر اصحاب قدرت و ثروت، دروغ نه تنها خطای اخلاقی نیست؛ بلکه یک ابزار راهبردی برای مدیریت افکار عمومی، کاهش اعتماد اجتماعی و شکل‌دهی رفتار جامعه است. بررسی این نظریه در عصر رسانه‌های دیجیتال، که اطلاعات با سرعت بالا و گسترده منتشر می‌شود، اهمیت عملی و پژوهشی دارد.

***********

🏆💥طرح علمی–اجرایی تئوری جدول شایستگی محمدعلی مقیسه

🎯 هدف اصلی مدل

ایجاد یک چارچوب نظام‌مند برای:

  • شناخت وضعیت فعلی فرد (منِ موجود)
  • تعریف هدف و وضعیت مطلوب (منِ مطلوب)
  • استخراج توانایی‌ها و انرژی‌های طبیعی (استعداد)
  • شناسایی مشوق‌ها و محرک‌های درونی (علایق)
  • ارزیابی سرمایه اجتماعی و شبکه ارتباطی (دوستان)

و در نهایت ایجاد یک مسیر شایستگی که فرد را از «موجود» به «مطلوب» برساند.



:: موضوعات مرتبط: طرحها و نظریات علمی