نبایدهای  پس از تحريم!؟

 نگاهي گذرا بر موانع و بلاياي عميق و مزمن داخلي در ايران پس از تحريمها

 محمدعلي مقيسه

 *پژوهشگر اجتماعي  و فرهنگي

دیباچه: ضمن عرض تبريكات عميق و قلبي خود به مناسبت موفقيتهاي ارزشمند و ماندگار ايران در مذكرات هسته اي، در آغازين روزهاي شور و شادي و اميد كه با عنايات الهي و به بركت صبرو و عظمت ملت ايران ونيز هوشمندي و تلاشهاي هدفمند، خالصانه و موثر دلاورمردان عرصه پرخطر و مخاطره ديپلماسي شكل گرفت و گروه خبرگان خستگي ناپذير دكتر ظريف عزيز و يارانش عيد فطر امسال را به عطر نشاط و شادماني تاريخي، عميق  و ماندگاري تبديل كردند.جا دارد تا با تغيير و اصلاح در نگرشها، گرايشات و عملكردهايمان طرحي نو درانداخته و اين شادي و نشاط اجتماعي را رونق و فزوني مانا و پيوسته ببخشيم.

بیاری خداوند آنچه كه در این سلسله نوشتار، تحت عنوان" نبایدهای" پس ازتحريم!؟(پساتحريم ) با موضوعات مهم واساسي از قبیل:

* سوء مدیریت و چرخه محدود و ضعیف مديران تكراري!

* بي مهري به سرمايه هاي انساني و قهر نخبگان!

 * دانش بی مهارت و مدرک داران بیکار!

* ضعف و فقدان مستند سازي در سنجش و ارزشيابي هاي موثر و مستمر!

* كثرت نهادهاو تصميمات موازي و مزاحم!

 * عدم شفافيت و فناوری هراسی! 

* نظارت گریزی و عدم پاسخگويي! 

* نگرشهاي سلبي و ضعف گفتماني در تحمل منتقدين ومخالفان!

* مردم گریزی، شعارزدگي وخودفريبي!

* كشورداري با جان و جيب مردم!

*  بی اخلاقي در خبررسانی های مسموم!

* خصولتی های رقیب و زوال بخش خصوصی 

به مرور مورد نظر قرار گرفته و تلاش شده است تا بخشهایی از موانع و بلاياي عميق و مزمن داخلي در ايران پس از تحریم ها ! با نگرشی آسيب شناسانه مطرح گردد تا شايد تمام ويا بخشي از این موانع و بلايا! در سياستگذاريها،تصميم سازیها و نگرشها مديران سطوح عاليه و نظام اجرايي كشور بيشتر مورد عنايت قرار گرفته و در رفع آنها تلاش موثر، مثمر و مستمري صورت پذیرد. انشاالله 

    بخش نخست: سوء مدیریت و چرخه محدود و ضعیف مديران تكراري!

در "تعريف مدیریت " برمحورهاي مهم و اساسي همچون برنامه ریزی ، سازماندهی ، هدایت ، کنترل و ارزشیابی عملیات براي  دستیابی به یک هماهنگی مطلوب میان منابع انسانی و منابع مادی جهت تحقق هدف و يا اهداف تاکید شده است از این رو ضروری بنظر می رسد تا بحق مدیریت را یک دانش بنیادی بدانیم و کاربرد صحیح و مطلوب آن را بعنوان یک هنر یا فن ارزشمند در نظر بگیریم.

ضعف و بهتر بگویيم فقدان مدیریت واز همه مهمتر سیاست زدگی در اغلب امور، ما را با ركود و مشکلات جدی مواجه کرده و شرایطي منفی و نامطلوب والبته با تاثيرات گسترده پديد آورده كه در برخی موارد حتی موجد ترديد در کارآمدی دین وبروز بدبيني در جامعه و نسل جوان ما شده است.

چرخه محدود و ضعیف مديران تكراري و زنجيره اشتباهات و آزموده های خسارت بار و بدون تاوان و پيگيري، رشد فساد و نهان سازيها را افزايش داده و با مناسب كردن بستر جهت انواع سوء استفاده ها،  عرصه را بر نخبگان دلسوز تنگ ساخته و راه را بر نوانديشي ها جوانگرايي جامعه و نظام مديريت کشور بسته است  و چنانچه در دو دوره قبل از دولت یازدهم، شاهد بوده ایم! متاسفانه  رشد اجتماعي و اقتصادي  کشور با خلل و  ركودی مهلک روبرو شده و آسیب های جدی،طاقت فرسا و پرهزينه اي  در عرصه های مختلف بر تارو پود کشور تحمیل  گردید.

گزافه نيست اگر بگوييم که متاسفانه در چنين فضایی غالبا فقط عنوان و سمت مديریت است كه اهميت دارد و اينكه مدیر داراي چه سوابق مثبت و منفی، موفق و يا ناموفقي بوده و يا درچه اموري تخصص دارد، ديگر در اولویت نیست و حتی هيچ اهميتي ندارد! واینجاست که ديگر نفت 10 دلاری باشد یا 120 دلاري هيچ نقش و تأثيري در زندگي، معیشت و رشد جامعه نخواهد داشت!

باور کنیم که مدیران لایق میتوانند حتی در شرایط حاد و بحرانی، مس شرايط و امكانات موجود را به طلای ناب بهره وری  و رشد پايدار مبدل سازند و مدیران ضعیف و نالایق غیر از بهم ریختن کارها و به هدر دادن سرمایه های انسانی و مادی ، و گسترش فضاي بي اعتمادي  و تحقير، ثمره وعملكرد ديكري برای جامعه به همراه نخواهند داشت و بدین سبب در قران کریم هم صراحتا تاکیدشده است که: در وضع هیچ قومی دگرگونی ایجاد نمیشود! مگر آنکه آنان به تغییر در وضع خودشان همت کنند.

ادامه دارد....